10
آماده ارسال
به خانه موقتی که گرفته بودم بردمش و در یک ماه سه مرتبه مجبور شدم اسباب کشی کنم و هر بار چمدان پر و خالی میشد، دل من هم می لرزید. چمدان دیگر سفر نبود، مسافر نبود؛ چمدان آوارگی بود. بار آخر می ترسیدم خالیاش کنم که نکند مجبور شوم دوباره پرش کنم، چمدان دیگر سفر نبود، مسافر نبود؛ کمد بود.
لذت از متن