


- گروه سنی:بزرگسال
- قطع:رقعی
- واحد:عدد
روزهای واپسین عمرِ سالمندان و بیماران لاعلاج اغلب در آسایشگاه ها و بخش مراقبت های ویژۀ بیمارستان ها می گذرد. پزشکان در این اوضاع درمان هایی را پیش می برند که مغزهایمان را گیج و منگ می کنند و شیرۀ بدن هایمان را می کشند تا مگر شانس نصفه و نیمه ای برای زنده ماندن به ما بدهند؛ و در آخر افسوس می خوریم که همان اتفاقی افتاد که نباید.
پزشکی مدرن به چیزی جز درمان فکر نمی کند، اما مرگ درمان ندارد. این مسیر نه تنها بیماران و اطرافیانشان بلکه خود پزشکان را هم دچار بحران های روحی متعددی می کند.
آتول گاواندی، جراح و نویسندۀ آمریکایی، در این کتاب داستان های زیادی از بیماران و پزشکانی می گوید که گرفتار این موقعیت ها بوده اند و سرانجام تسلیم مرگ شده اند. گاواندی این تجربه ها را بررسی می کند تا ریشۀ ناتوانی پزشکی مدرن در مواجهه با مرگ را بیابد و راه هایی را به بیماران و پزشکان پیشنهاد دهد که چگونه نگاهی تازه به وظیفۀ پزشکی داشته باشند و روزهای واپسین را بگذرانند.